سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قول سدید

بیداری اولین گام رستگاری

به بهانه بیداری اسلامی در خاورمیانه

اشاره:
عرفا و اهل سلوک اولین منزلگاه طی طریق به سوی کمال مطلق که همان توحید است را «یقظه» می دانند، چنانچه خواجه عبدالله انصاری در «منازل السائرین» خود این گونه بیان کرده است و حضرت امام نیز بارها در فرمایشات خود به این نکته اشاره داشته است. در قدیمی ترین سند مبارزاتی حضرت امام که در سال 1323 از ایشان صادر شده است مردم دعوت به قیام شده اند و اولین شرط قیام برای خدا از منظر امام، بیداری و هشیاری است. در این ایام که مفهوم بیداری اسلامی به عنوان «یک واقعیت خارجی مشهود و محسوس، فضا را انباشته و قیام ها و انقلاب های بزرگی را پدید آورده» است نیکوست مفهوم بیداری در اندیشه عارف، فقیه و حکیم معاصر حضرت امام خمینی را بازخوانی کنیم تا چراغ راهی برای حرکت به منازل و مراحل بعدی سلوک ملت ها به سمت کمال باشد.

...مسئله این طور شده است که دیگر مستضعفان در مقابل مستکبران قیام کرده اند، بیدار شده اند. بیداری اول قدم است، اول قدم یقظه است. در سیر عرفانی هم یقظه اول قدم است. در این سیر، این هم سیر الهی و عرفانی است، بیداری اول قدم است و کشورهای اسلامی، ملت های مسلم، ملت های مستضعف در سرتاسر جهان، اینها بیدار شده اند، ...، و ان شاء الله پیروز خواهند شد. (صحیفه امام 12 : 383)
... از برای این منزل، چنانچه شیخ عظیم الشأن «شاه آبادی»... بیان فرمودند، ده بیت است که اکنون در مقام تعداد آن نیستیم، ولی آنچه اکنون لازم است بیان شود این است که انسان تا تنبه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، «عزم» برای او حاصل نشود و دارای اراده نگردد. (شرح چهل حدیث: 175)
«قل نما أع ظکم ب واح ده أن تقوموا ل له مثنی و فرادی» (سبا:46) خداوند تعالی می فرماید: به مردم ابلاغ کن که من شما را به یک چیز دعوت می کنم، موعظه به یک چیز. ... این یک موعظه باید سرآمد تمام موعظه هایی باشد که خدای تبارک و تعالی فرموده است و انبیا و اولیا و همین طور هم هست، این یک موعظه این است که «أن تقوموا لله» قیام کنید و نهضت کنید برای خدا. اهل معرفت می گویند: اول منزل سلوک، «یقظه» است؛ ... و به همین آیه تمسک می کند خواجه عبدالله انصاری از منازل السائرین... اول منزل را ... منزل بیداری ذکر می کند و این آیه شریفه را هم شاهد می آورد.... ایشان تعبیرش این است که یعنی بیدار بشوید، بیدار شدن هم یک قسم از «قیام» است و تمام نهضت هایی که در عالم واقع می شود آن هم قیام است؛ قیام از خواب و قیام بعد از بیداری.
قیام از خواب برای ماها که خواب هستیم و باز بیدار نشدیم. ماها که برای سکر طبیعت بیهوش هستیم؛ در خواب غفلت هستیم و چشم و گوش مان همه اش متوجه به عالم طبیعت است. ... خوابی است که طبیعت غلبه کرده است بر ما... اول قدم این است که بیدار بشوند؛ غفلت را کنار بگذارند؛ توجه به معنویات بکنند؛ به ماوراء طبیعت بکنند. ...اگر در حال غفلت ما را سیر دادند و ما بیدار نشدیم تا وقتی که از عالم طبیعت بیرون رفتیم، ما سعادتمند نیستیم.
چنانچه بیدار [شدیم ] و راه را یافتیم و آن راهی که خدای تبارک و تعالی فرموده است راه مستقیم است، راه «الی الله» است، ما آن راه را طی کردیم، از انحرافات کناره گرفتیم، توجه به خدا، توجه به احکام خدا کردیم، ... وقتی که از اینجا منتقل شدیم به عالم دیگر، همه آن سعادت، همه آن نور [است ] ... اگر ما تکلیف خودمان را دانستیم و بیدار شدیم و فهمیدیم که باید سیر کنیم «الی الله»، باید مجاهده کنیم برای خدا، قیام کنیم برای خدا و در همه ابعادی که هستیم و داریم به تکلیف خودمان، به تکلیف هایی که خدای تبارک و تعالی به وسیله انبیا برای ما بیان فرموده است عمل بکنیم، راه مستقیم را طی بکنیم، منتهی می شویم به سعادت... (صحیفه امام 10: 243 و 244)
تا کی می خواهید در خواب غفلت به سر برید و در فساد و تباهی غوطه ور باشید؟ از خدا بترسید؛ از عواقب امور بپرهیزید؛ از خواب غفلت بیدار شوید. شما هنوز بیدار نشده اید؛ هنوز قدم اول را برنداشته اید. ... چشم ها باز و دل ها در خواب فرو رفته است. اگر دل ها خواب آلود و قلب ها بر اثر گناه سیاه و زنگ زده نمی بود، این طور آسوده خاطر و بی تفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمی دادید. اگر قدری در امور اخروی و عقبات هولناک آن فکر می کردید، به تکالیف و مسئولیت های سنگینی که بر دوش شماست بیشتر اهمیت می دادید. (جهاداکبر: 52) ... عمده به فکر تصفیه و اصلاح افتادن است و از خواب بیدار شدن است. منزل اول انسانیت «یقظه» است و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هشیار شدن از سکر طبیعت است و فهمیدن اینکه انسان مسافر است و هر مسافر زاد و راحله می خواهد. ... مرکوب این سفر پر خوف و خطر و این راه تاریک و باریک و صراط احد از سیف و ادق از شعر (تیزتر از تیغ و باریکتر از مو)، همت مردانه است. ... اگر سستی کند و فتور کند، از این صراط نتواند گذشت، به رو در آتش افتد و با خاک مذلت یکسان شده به پرتگاه هلاکت افتد و کسی که از این صراط نتواند گذشت، از صراط آخرت نیز نتواند گذشت. (شرح چهل حدیث : 99) تا حالا یک قدم از نفس، از مدارج نفسانی ما بیرون نرفتیم؛ یعنی، آن قدم اولی هم که اهل سیر می گویند که یقظه است، ما باز بیدار نشده ایم، خ در طبیعت در ما الآن هم هست و تا آخر هم شاید باشد، مگر خدا یک عنایتی بفرماید. (صحیفه امام 20: 23)
توجه به این نکته و تذکر لازم است. ملتی که بخواهد سر پای خود بایستد و اداره کشور خودش را خودش بکند، لازم است که اول بیدار بشود. ... در طول تاریخ، در این سده های آخر، کوشش شده است که ملت های جهان سوم خواب باشند، غافل باشند و توجه شان به شخصیت خودشان نباشد و شخصیت خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سال های بسیار طولانی بوده است و هی دائماً رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود. (همان : 532) ما امیدواریم که همه ملت های اسلام با بیداری و با توجه به پاخیزند و این دست های فاسدی که می خواهد همه ملت های اسلام را در تحت سلطه ابرقدرت ها قرار بدهد، آنها را سر جای خودشان بنشانند. ... (همان: 447) نقطه روشنی که در این آخر عمر برای من امیدبخش است، همین آگاهی و بیداری نسل جوان و نهضت روشنفکران است که با سرعت در حال رشد است؛ و با خواست خداوند تعالی به نتیجه قطعی که قطع ایادی اجانب و بسط عدالت اسلامی است، خواهد رسید. (همان 3: 115)
من به این جنبش و بیداری عمومی که در کشورهای اسلامی عموماً و در ایران خصوصاً پدید آمده و به این تنفر و انزجار عمومی از دستگاه های ظلم و وحشی گری و استعمار و استعمارگران، امیدها دارم. این بیداری و تنفر عمومی، موقت و زودگذر نیست و تا پایان دادن به دستگاه جباران و خاتمه دادن به ظلم ستمکاران ادامه دارد و به دنبال ظلم بی حد دستگاه های جبار و محرومیت های روزافزون ملت های ستمدیده انفجاری است که قدرت های دست نشانده ای را که برای دربند کشیدن ملت ها و چاپیدن مخازن آنها گماشته شده اند در کام خود فرو می برد و انتقام الهی از ستمکاران گرفته می شود. (همان 267)
اما حالا باز اول کار است. شما خیال نکنید ما رسیدیم به مطلب و برویم بخوابیم سر جای مان. خیر قیام لله، الآن اول کار است. به حسب آن چیزی که اهل معرفت می گویند، منزل اول است یقظه؛ ما خیلی راه داریم الآن. (همان 5: 513)

صبح صادق، ش.519، ص.6


احیای سلام در جامعه

پی نوشتی بر بیانات آیت الله مکارم شیرازی

چندی قبل آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید در جمع نمازگزاران حرم حضرت معصومه(س) فرمایشی خواستار احیای سنت حسنه سلام به رعایت تمامی جوانب اسلامی آن شد.
بخشی از فرمایشات ایشان در ذیل آمده است:
خداوند در قرآن به پیغمبران و شخصیت های بزرگی همچون نوح (صافات: 97)، ابراهیم(صافات: 109)، موسی و هارون (صافات: 21)، آل یاسین(صافات: 31)، مرسلین و ... (صافات:181) سلام می کند. سلام جایگاه والایی در قرآن و اسلام دارد و بهشتیان وقتی نزدیک درهای بهشت می شوند فرشتگان به استقبال آنها می روند و بر آنها سلام و درود می فرستند.
سلام کردن در قرآن و دین مبین اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ به گونه ای که ما در نمازهای یومیه و نیز زیارت نامه ها به پیامبر اکرم(ص)، ائمه اطهار(علیهم السلام) و بندگان صالح خدا و شهدا سلام می کنیم. سلام به قدری مهم است که اگر کسی مشغول نماز باشد و دیگری سلام کرد ، جواب سلام را دادن واجب است. سلام نوعی تقاضای سلامتی از سوی خداوند برای دیگری است و نعمتی بالاتر از سلامتی بعد از نعمت ایمان برای انسان وجود ندارد. سلام نشانه شخصیت و ادب انسان است. بعضی ها خیال می کنند سلام کردن باعث کوچکی آنها می شود. هیچ کسی بزرگ تر از پیامبر اسلام(ص) و هیچ کسی کوچک تر از کودکان نیست ولی پیامبر اسلام(ص) به کودکان سلام می کردند.
عزیزان بیایید این سنت بزرگ اسلامی را زنده کنیم و بکوشیم هرگاه وارد خانه، مغازه، مدرسه و یا سوار تاکسی می شویم، سلام کردن را فراموش نکنیم. چرا که سلام باعث محبت و سلامتی انسان و خشنودی خدا می شود. متأسفانه برخی افراد در سلام کردن به یکدیگر کوتاهی می کنند و برخی نیز لفظ سلام را درست و اسلامی به کار نمی برند. پیامبر اکرم(ص) در حدیثی تأکید می فرمایند؛ مسلمانان وقتی به هم می رسند، هم به یکدیگر سلام کرده و هم دست بدهند. در اسلام آمده که بهتر است کوچک ترها به بزرگترها و سواره ها به پیاده ها سلام کنند و کسی که وارد مجلسی می شود به حضار سلام کند؛ خلاصه آن که سلام کردن باعث سلامتی و نیز رضایت خداوند می شود.
پی نوشت: متأسفانه با آنکه در عظمت و شرافت سلام کردن بسیار شنیده ایم، امروز به سنت حسنه سلام آن گونه که شایسته یک امت اسلامی است در جامعه و رسانه ها عمل نمی شود. می دانیم سلام مستحبی است، 69 ثواب و جواب آن که واجب است، یک ثواب دارد. در قرآن کریم سفارش شده است اگر کسی به شما سلام کرد شما بهتر از او پاسخ دهید؛ «وَإِذَا حُییْتُم بِتَحِیةٍ فَحَیواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدوهَا إِن اللهَ کانَ عَلَى کل شَىْءٍ حَسِیبًا»؛ هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید که خدا به حساب هر چیزی کاملاً خواهد رسید. (نساء:86)
اینها نشان از اهمیت سلام دارد که این گونه از طرف خداوند مردم بدان ترغیب و تشویق می شوند. سلام یکی از اسامی خداوند است! «هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام ...» (حشر:23) سلام و سخن نیکو از کلمات بهشتیان است. سلام کلام اهل بهشت است و در بهشت سلام فضای همه جا را پر می کند از سوی خدا، از سوی بهشتیان به خدا و از سوی بهشتیان نسبت به یکدیگر «لا یسمعون فیها لغوا و لا تاثیما الا قیلا سلاما سلاما» (واقعه:25 و26) از پیامبر اکرم(ص) نقل شده: «من بدا بالکلام قبل السلام فلا تجیبوه»؛ کسی که پیش از سلام آغاز به سخن کند پاسخ او را نگویید.
از امام صادق(ع) نقل شده که خداوند می فرماید: «البخیل من یبخل بالسلام»؛ بخیل کسی است که حتی از سلام کردن بخل ورزد. امام باقر(ع): «ان الله عزوجل یحب افشاء السلام» خداوند افشای سلام را دوست دارد. منظور از افشای سلام، سلام کردن به افراد مختلف است.
اما امروز در ملاقات ها و محاورات ما بعضاً این نکته مورد غفلت واقع می شود. هنگام ورود به اماکن و محافل کمتر به هم سلام می کنیم. چه زیباست هنگامی که وارد یک مغازه، تاکسی، بانک و ... می شویم در ابتدا کلام را با سلام آغاز کنیم.
از سوی دیگر پاسخ سلام را نیز باید درست و کامل و بلکه بهتر داد، اما گاهی خلاف این مطلب مشاهده می شود. به عنوان مثال هنگامی به کسی سلام می شود، او با بیان کلمه ای مانند مخلصیم، بفرما، خسته نباشی، متشکرم و ... پاسخ سلام را می دهد و با این کار ترک واجب می کند! علاوه بر این معصیت، آثار تربیتی سلام مانند حسن معاشرت، تواضع و ... را کسب نمی کند. مع الاسف در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی نیز این گونه است، بعضاً در برخی برنامه ها وقتی شخصی به مجری سلام می کند او با بیان «متشکرم» جواب او را می دهد... و یا در فیلم ها وقتی کسی سلام می کند یا تنها با نگاه شخص مقابل روبه رو می شود و یا تنها با تکان دادن سر پاسخ می دهند. اینها همگی در مقابل این سنت حسنه قرار دارد، از این رو مرجع تقلید از احیای سنت سلام سخن می گوید تا مردم هم خوب به هم سلام کنند و هم خوب پاسخ همدیگر را بدهند.
امروزه با توجه به وجود فناوری هایی مثل تلفن، پیامک، گفت وگوهای اینترنتی بایستی در نوع سلام و توجه به آن دقت بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم جامعه ای همراه با دوستی و صمیمیت داشته باشیم.
از پیامبر(ص) سوال شد، «ای خیر العمل»؟ کدام عمل بهتر است، فرمود: «تطعم الطعام و تقرء السلام علی من عرفت و من لم تعرف» اطعام طعام کن و سلام به کسانی که می شناسی و نمی شناسی بنما. جا دارد این ارزش اسلامی توسط اهل منبر و تبلیغ و نیز رسانه ها مورد توجه قرار گیرد و مردم را به آن توجه دهند تا همان گونه که آیت الله مکارم توصیه کرده اند این سنت در جامعه احیا شود.
¤ برای مطالعه بیشتر نگاه کنید بر مقاله نقش تربیتی سلام در قرآن و روایات اثر فاطمه بیگ

صبح صادق، ش.517، ص.6


هادی غفاری:منظور من احمدی‏نژاد بود،او ریشه فتنه‏هاست!

یکی از حاشیه­های جالب مراسم آغاز سال تحصیلی حوزه­های علمیه تهران حضور هادی غفاری در میان جمعیت بود! وی در مدت مراسم کنار حجت­الاسلام صدیقی امام جمعه تهران نشسته بود. برخی طلاب نسبت به حضور او دراین مراسم اعتراض کردند که حجت الاسلام رشاد با صحبت با آنها توصیه کرد آرامش مراسم حفظ شود.

در پایان این مراسم گفتگویی با هادی غفاری در باره موضع­گیری­هایش در زمان فتنه و فایل صوتی مشهوری که از او منتشر شده بود انجام دادم ...

او در پاسخ به این سوال که آیا هنوز هم تمایل به مناظره دارید یا نه؟ گفت: فتنه اصلی احمدی­نژاد است و تا وقتی او هست وضع همین است و منظور من در آن صحبتها احمدی­نژاد بود که همه فتنه­ها زیر سر اوست...

از غفاری پرسیدم: یعنی منظورتان در آن صحبتها این بوده که مرده­شور ترکیب احمدی نژاد را ببرد؟ وی با بیان اینکه خدا لعنت کند هر کس آن نوار را منتشر کرده گفت: آن نوار را حذف کردند من در آنجا گفتم مرده شور انتخاباتتان را ببرد که کلمه انتخابات را حذف کردند..

وی وقتی با این سوال موجه شد که آیا منظور شما از اینکه ما با ولایت فقیه مشکل نداریم بلکه با مصداق مشکل داریم، احمدی­نژاد بوده است؟ گفت: بله او با اسم بردن افراد در مناظرات فتنه را شروع کرد. من امروز احمدی­نژاد را می­دیدم و اعتراض می­کردم. به حمدالله آقای خامنه­ای که انسان با تدبیری است جلوی او را گرفت و الا احمدی­نژاد رهبر و نظام و انقلاب را نابود می­کرد!

هنگامی که به غفاری گفتم ما از شما توقع داریم مانند پدر بزرگوارتان شهید غفاری در دفاع از ولایت همواره فریاد بزنید نه اینکه در جمع کسانی که شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه می­دهد با دست بند سبز شرکت کنید با عصبانیت گفت: هر کس آن عکس را پخش کرده پدر سوخته است من هیچ جا بدون همسرم نمی­روم! عکس مرا در کنار یک دختر با وضع نا مناسب گذاشتند و پخش کردند اینها دین ندارند...من صد بار اینها را همه جا تکذیب کردم.

وی با بیان اینکه من هنوز اعتقاد دارم رای احمدی­نژاد غیر طبیعی بوده است در مورد موسوی و کروبی سخنی نگفت و اعلام کرد من سخنگوی کسی نیستم ولی ریشه فتنه احمدی­نژاد بود! او در مناظره همه را دزد کرد و حرفی را چند سال دشمنان می­گفتند تکرار کرد که سی سال است دزدان بر ایران حکومت می­کنند!

و در پایان گفت دنبال اعتراف و توبه­نامه از افراد نباشید و احتمال بدهید شاید نظرات طرف مقابل هم درست باشد..

------

یادداشت مربوط

آقای غفاری! دشمن خامنه ای کافر است!


خاتون، سکولار یا مروج حجاب؟

ویژنامه موهن خاتون این روزها بحثهای زیادی را دنبال داشته است یکی از موادری که باید موذرد توجه باشد این است که بر خلاف ادعای دست اندرکاران این مجموعه این ویژنامه اصلا برای عفاف و حجاب نیست بلکه یک ویژنامه سکولار و التقاطی است. برای نمونه به یک مورد اشاره میکنم قرار دادن نام ارغوان رضایی در میان چهل زن اثر گذار در ابتدای نشریه هیچ تناسبی با حجاب ندارد که ارغوان رضایی تنیسوری است که اصلا اعقادی به حجاب ندارد و گذاشتن نام او در کنار اسامی ای مانند اسشتهادیون قلسطینی و ایات القرمزی و مروه شربینی شهید حجاب چیزی جز التقاط است؟

      

 ارغوان رضایی در گوگل


بر مزار کسی که قلب ائمه را شاد کرد.

به بهانه 14 رمضان سالروز شهادت مختار ثقفی

پس از کشته شدن مختار توسط لشکر «مصعب بن زبیر»، پیکر او در دیوار قصر الاماره نزدیک مسجد کوفه مدفون شد. با وجود اینکه امویان و زبیریان پس از مرگ مختار، تهمت ها و دروغ های فراوانی را به او نسبت دادند، با این حال به نظر مزار مختار جزء مشاهد متبرکه شیعیان بوده است. «ابن بطوطه» سیاح مشهور عرب در قرن هفتم در سفرنامه اش به بارگاه مختار اشاره کرده و نوشته است: در محل شرقی جبانه کوفه قبه و بارگاه مختار می باشد، اما در طول زمان این بارگاه به صورت متروک و غریب باقی ماند و بنای آن مندرس شد. با این همه، خداوند دل های آگاه اولیای خود را متوجه آن مزار کرد و همین امر سبب شد، برخی بزرگان نسبت به جست وجو و تحقیق در مورد قبر مختار، صحت اصالت و انتساب آن به او همت گمارند.
گفته شده سید مهدی بحرالعلوم در زمان خود به جست وجو و آشنایی با آثار و محراب های مسجد پرداخت. سید در آن زمان ترجیح داد، مسجد کوفه با خاک مدفون شود. چرا که زمین مسجد پایین تر از دیگر سرزمین های منطقه بود و در نتیجه، آب های سطحی در آن جریان پیدا می کرد، پیرو دستور آیت الله بحرالعلوم، زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر(ص) و خانه حضرت نوح بود با خاک پاک پر شد تا از آلودگی ها در امان نگه داشته شود. سپس در جای همان محراب ها بر روی خاک محراب های جدید ساخته شد همان گونه که اکنون هم نمایان است.
در زمان بررسی ها و جست وجوی آثار مسجد که از طرف سید و جمعی از علما صورت گرفت، سید قبر پنهان شده ای را پیدا کرد و جایگاه آن قبر انتهای راهرو در زیرزمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصرالاماره بود و بر آن قبر سنگی یافتند که بر آن اسم و لقب مختار نوشته شده بود.
پس از یافتن قبر، «محسن الحاج عبود شلاش» ساختن حرم جدید و بزرگی برای مختار را بر عهده گرفت و آن را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد و برای قبر پنجره ای آهنین قرار داد و درب راهرو که در حجره ای در کنج مسجد کوفه قرار داشت را مسدود کرد. علامه شیخ عبدالحسین تهرانی از شاگردان برجسته صاحب جواهر و وصی امیرکبیر، وقتی برای زیارت عتبات عالیات وارد عراق شده بود، نسبت به تعمیر و تجدید بنای مزار مختار همت گماشت. آستان مختار در حرم مسلم بن عقیل واقع شده و هر دو، بنای مشترکی دارند. در سمت قبله، متصل به مسجد، ضریحی از چوب روی قبر او نصب شده و پنجره ای در زاویه شرقی به دیوار مسجد کوفه (سمت جنوب) باز می شود. قطعه سنگی از قرن دوم هجری به خط کوفی دارد که روی آن نوشته اند: «هذا قبر مختار بن ابی عبیده الثقفی الآخذ بثارات الحسین»
علامه امینی راجع به زیارتنامه مخصوص مختار می نویسد: او در بزرگی و عظمت به مقامی نائل شد که شیخ عالیقدر شیعه شهید اول در کتاب «مزار» خود زیارتی خاص برای او نقل کرده است و در آن به رستگاری و پاکی و خیراندیشی او در مورد ولایت اهل بیت(علیهم السلام) و اخلاص و اطاعت از خدا و محبت به امام سجاد(ع) و خشنودی رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) تصریح شده است: «و انه بذل فی رضا الائمه و نصره العتره الطاهره و الآخذ بثارهم» این زیارتنامه نشان از این دارد که مزار مختار از قدیم الایام مورد توجه شیعیان و علما بوده است.
اکنون زیارت نامه ای بر سر مزار او وجود دارد که متن آن چنین است:
«السلام علیک یا مسر محمد المصطفی، السلام علیک یا مسر علی المرتضی، السلام علیک یا مسر فاطمه الزهراء، السلام علیک یا مسر الحسن المجتبی»؛ سلام بر تو ای خشنودکننده پیامبر و علی و زهرا و حسن (علیهم السلام).
«السلام علیک ایها الآخذ بثأر الحسین الغریب و الشهید الکربلا»؛ سلام بر تو ای خونخواه حسین غریب و شهید کربلا
«السلام علیک یا من ادخل السرور علی الائمه الاطهار و الابرار»؛ سلام بر تو ای کسی که خشنودی را بر قلب ائمه اطهار و نیکان وارد کرد.
«السلام علیک یا ابا اسحاق المختار. .. السلام علیک یا محارب الکفره و الفجار علیه اللعنه و سوءالدار»؛ سلام بر تو ای مختار... ای که با کفار و فجار - لعنت خدا و دوزخ الهی بر آنان باد- جنگیدی.
«السلام علی من ترحم علیه الامام زین العابدین اذ قال رحم الله المختار فانه رحم الله المختار فانه بنی دورنا و اعش ایتامنا»؛ سلام بر کسی که امام سجاد(ع) بر او ترحم کرد و گفت خدا مختار را رحمت کند که آثار ما را احیا کرد و یتیمان ما را زندگی بخشید.
«السلام علی من ترحم علیه الامام الباقر(ع) اذ قال رحم الله المختار فانه ما فرحت و لا ابتهجت هاشمیه و لا ادخل سرور علی بیت علوی حتی ارسل المختار براس عبید الله ابن زیاد و براس عمر بن سعد الی المدینه »؛ سلام بر کسی که امام باقر بر او ترحم کرد و گفت رحمت خدا بر مختار چرا که شادی و سرور از بنی هاشم و بیت علوی رخت بربسته بود تا اینکه مختار سر ابن زیاد و عمر بن سعد را به مدینه فرستاد.
«السلام علی من ترحم علیه الامام الصادق فرحمک الله ایها المختار و حشرک الله مع الابرار و الائمه الاطهار»؛ سلام بر کسی که امام صادق(ع) بر او ترحم کرد پس خداوند تو را رحمت نماید و با نیکان و ائمه محشور کند.
«و جعلنا و ایاک من الطالبین ثار الحسین یوم ینادی المنادی یا لثارات الحسین»؛ و خدا ما و تو را از زمره طالبین خون حسین قرار دهد در هنگامی که منادی فریاد می کند ای خونخواهان حسین!
«لعن الله من قتلک و من سعی بقتلک و سلام الله علیک و علی المستشهدین بین یدیک من الصالحین و المومنین»؛ خداوند کسی که تو را کشت و هر آن که در کشتن تو تلاش کرد لعنت کند و سلام خدا بر تو و بندگان مومن و صالحی که همراه تو شهید شدند.
منبع:
1- سایت مسجد کوفه
2- کتاب ماهیت قیام مختار، اثر سید ابوفاضل رضوی اردکانی

صبح صادق، شماره 511، ص.6